عَبِرْماء ([؟] عبارت) «نزدیک شدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- قُرْبِمْدَن:❖ مورد قربت/نزدیکی قرار گرفتن؛
- 🗝️مثال. پس از چند سال زندگی باهم، بِهَم ([؟] به هم) خیلی نزدیک شدیم.🔮معادل: پَسَز ([؟] پس از) چندسال زیدَن ([؟] زندگی کردن) باهَم ([؟] با هم)، بِهَم ([؟] به هم) خیلی قُرْبِمْدیم (؟ مورد قربت/نزدیکی قرار گرفتیم).
- نَزْدِمْدَن:❖ مورد نزدیکشدن قرار گرفتن؛
- 🗝️مثال. پس از یافتنش در فرودگاه، بهش نزدیک شد.🔮معادل: پس از یافتن اَش ([؟] آن/آنرا) در فرودگاه، بِهِش ([؟] به او/آن) نَزْدِمْد (؟ مورد نزدیکشدن قرار گرفت).