افزوندن
ظاهر
مصدر «اَفْزونْدَن»، به معنی «افزایش دادن میزان»، از «افزونـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «اَفْزونْد»، «اَفْزون»، و «اَفْزونِن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /اَفْزونْدَن/📥 ریشهشناسی: افزونـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] متضاد «افزوندن»: ربطاء:افزوندن/ضد همردیف(های) «افزوندن»: ربطاء:افزوندن/هش
- تعریف «افزوندن». فرایند بیشْتَن ([؟] بیشتر کردن) میزان چیزی: [💬یا بعبارتی «افزایش دادن میزان»]
عملواژه
- ️تلفظ: /اَفْزونْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «افزوندن»: ▶ «اَفْزونْد» (بنگذشته «افزوندن»)، «اَفْزون» (بنکنون «افزوندن»)، «اَفْزونِن» (بنآینده «افزوندن») ◀
- تعریف «افزوندن». میزیان چیزی را بیشْتَن ([؟] بیشتر کردن): [💬یا بعبارتی «افزایش دادن میزان»]
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «اَفْزونْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بافزون | - | - | آواثاء:بافزونید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نافزون | - | - | آواثاء:نافزونید | - |
ترجمه
بیشْتَن میزان
- ترجمه (معادل) انگلیسی «افزوندن»: augment
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «اَفْزونْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[افزونمدن|آواثاء:افزونمدن]] ([؟] معناء:افزونمدن) | [[افزونمادن|آواثاء:افزونمادن]] ([؟] معناء:افزونمادن) | [[افزونماندن|آواثاء:افزونماندن]] ([؟] معناء:افزونماندن) | [[افزونماردن|آواثاء:افزونماردن]] ([؟] معناء:افزونماردن) | [[افزونمابدن|آواثاء:افزونمابدن]] ([؟] معناء:افزونمابدن) | [[افزونمژدن|آواثاء:افزونمژدن]] ([؟] معناء:افزونمژدن) |
کُنادین- | اَفْزونْدَن ([؟] افزایش دادن میزان) | [[افزونادن|آواثاء:افزونادن]] ([؟] معناء:افزونادن) | [[افزوناندن|آواثاء:افزوناندن]] ([؟] معناء:افزوناندن) | [[افزوناردن|آواثاء:افزوناردن]] ([؟] معناء:افزوناردن) | [[افزونابدن|آواثاء:افزونابدن]] ([؟] معناء:افزونابدن) | [[افزونژدن|آواثاء:افزونژدن]] ([؟] معناء:افزونژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[افزونشتن|آواثاء:افزونشتن]] ([؟] معناء:افزونشتن) | [[افزوناشتن|آواثاء:افزوناشتن]] ([؟] معناء:افزوناشتن) | [[افزونانشتن|آواثاء:افزونانشتن]] ([؟] معناء:افزونانشتن) | [[افزونارشتن|آواثاء:افزونارشتن]] ([؟] معناء:افزونارشتن) | [[افزونابشتن|آواثاء:افزونابشتن]] ([؟] معناء:افزونابشتن) | [[افزونژشتن|آواثاء:افزونژشتن]] ([؟] معناء:افزونژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[افزونشاندن|آواثاء:افزونشاندن]] ([؟] معناء:افزونشاندن) | [[افزونشاردن|آواثاء:افزونشاردن]] ([؟] معناء:افزونشاردن) | [[افزونشابدن|آواثاء:افزونشابدن]] ([؟] معناء:افزونشابدن) | [[افزونشژدن|آواثاء:افزونشژدن]] ([؟] معناء:افزونشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «اَفْزونْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[افزونفمدن|آواثاء:افزونفمدن]] ([؟] معناء:افزونفمدن) | [[افزونفمادن|آواثاء:افزونفمادن]] ([؟] معناء:افزونفمادن) | [[افزونفماندن|آواثاء:افزونفماندن]] ([؟] معناء:افزونفماندن) | [[افزونفماردن|آواثاء:افزونفماردن]] ([؟] معناء:افزونفماردن) | [[افزونفمابدن|آواثاء:افزونفمابدن]] ([؟] معناء:افزونفمابدن) | [[افزونفمژدن|آواثاء:افزونفمژدن]] ([؟] معناء:افزونفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[افزونفتن|آواثاء:افزونفتن]] ([؟] معناء:افزونفتن) | [[افزونفادن|آواثاء:افزونفادن]] ([؟] معناء:افزونفادن) | [[افزونفاندن|آواثاء:افزونفاندن]] ([؟] معناء:افزونفاندن) | [[افزونفاردن|آواثاء:افزونفاردن]] ([؟] معناء:افزونفاردن) | [[افزونفابدن|آواثاء:افزونفابدن]] ([؟] معناء:افزونفابدن) | [[افزونفژدن|آواثاء:افزونفژدن]] ([؟] معناء:افزونفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[افزونفشتن|آواثاء:افزونفشتن]] ([؟] معناء:افزونفشتن) | [[افزونفاشتن|آواثاء:افزونفاشتن]] ([؟] معناء:افزونفاشتن) | [[افزونفانشتن|آواثاء:افزونفانشتن]] ([؟] معناء:افزونفانشتن) | [[افزونفارشتن|آواثاء:افزونفارشتن]] ([؟] معناء:افزونفارشتن) | [[افزونفابشتن|آواثاء:افزونفابشتن]] ([؟] معناء:افزونفابشتن) | [[افزونفژشتن|آواثاء:افزونفژشتن]] ([؟] معناء:افزونفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[افزونشفاندن|آواثاء:افزونشفاندن]] ([؟] معناء:افزونشفاندن) | [[افزونشفاردن|آواثاء:افزونشفاردن]] ([؟] معناء:افزونشفاردن) | [[افزونشفابدن|آواثاء:افزونشفابدن]] ([؟] معناء:افزونشفابدن) | [[افزونشفژدن|آواثاء:افزونشفژدن]] ([؟] معناء:افزونشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «اَفْزونْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[افزونخمدن|آواثاء:افزونخمدن]] ([؟] معناء:افزونخمدن) | [[افزونخمادن|آواثاء:افزونخمادن]] ([؟] معناء:افزونخمادن) | [[افزونخماندن|آواثاء:افزونخماندن]] ([؟] معناء:افزونخماندن) | [[افزونخماردن|آواثاء:افزونخماردن]] ([؟] معناء:افزونخماردن) | [[افزونخمابدن|آواثاء:افزونخمابدن]] ([؟] معناء:افزونخمابدن) | [[افزونخمژدن|آواثاء:افزونخمژدن]] ([؟] معناء:افزونخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[افزونختن|آواثاء:افزونختن]] ([؟] معناء:افزونختن) | [[افزونخادن|آواثاء:افزونخادن]] ([؟] معناء:افزونخادن) | [[افزونخاندن|آواثاء:افزونخاندن]] ([؟] معناء:افزونخاندن) | [[افزونخاردن|آواثاء:افزونخاردن]] ([؟] معناء:افزونخاردن) | [[افزونخابدن|آواثاء:افزونخابدن]] ([؟] معناء:افزونخابدن) | [[افزونخژدن|آواثاء:افزونخژدن]] ([؟] معناء:افزونخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[افزونخشتن|آواثاء:افزونخشتن]] ([؟] معناء:افزونخشتن) | [[افزونخاشتن|آواثاء:افزونخاشتن]] ([؟] معناء:افزونخاشتن) | [[افزونخانشتن|آواثاء:افزونخانشتن]] ([؟] معناء:افزونخانشتن) | [[افزونخارشتن|آواثاء:افزونخارشتن]] ([؟] معناء:افزونخارشتن) | [[افزونخابشتن|آواثاء:افزونخابشتن]] ([؟] معناء:افزونخابشتن) | [[افزونخژشتن|آواثاء:افزونخژشتن]] ([؟] معناء:افزونخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[افزونشخاندن|آواثاء:افزونشخاندن]] ([؟] معناء:افزونشخاندن) | [[افزونشخاردن|آواثاء:افزونشخاردن]] ([؟] معناء:افزونشخاردن) | [[افزونشخابدن|آواثاء:افزونشخابدن]] ([؟] معناء:افزونشخابدن) | [[افزونشخژدن|آواثاء:افزونشخژدن]] ([؟] معناء:افزونشخژدن) |