رها کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «رها کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- نِجْتَن:❖ مورد نجاتیافتن قرار دادن؛
- مثال. از آتش رهایش کرد.معادل: از آتش نِجْت (؟ مورد نجاتیافتن قرار داد) اَش ([؟] آن/آنرا).
- آزادیدَن:❖ مورد رها شدن از تبعیت قرار دادن؛
- مثال. بردگان را رها کنید!معادل: بردگان را بِآزادید (؟ مورد رها شدن از تبعیت قرار بدهید)!
- رَهادَن:❖ مورد رها شدن از بند قرار دادن؛
- مثال. پرندهها را رها کنید!معادل: پرندهها را بِرَهایید (؟ مورد رها شدن از بند قرار دهید).
- وِلْدَن:❖ مورد بیتفاوتی فرجام/عقوبت قرار دادن؛
- مثال. خدا کافران را رها کرده.معادل: خدا کافران را وِلْدِه ئَد (؟ مورد بیتفاوتی فرجام/عقوبت قرار داده است).
- بیخیالْدَن:❖ مورد بیخیالی شدن قرار دادن؛
- مثال. کارش را رها کرد.معادل: کار اَش ([؟] آن/آنرا) را بیخیالْد (؟ مورد بیخیالی شدن قرار داد).
- نایارْدَن:❖ مورد یاریشدن قرار ندادن؛
- مثال. خدا قصد ندارد شما را در این وضعیت رها کند.معادل: خدا نَقَصْدائَد ([؟] قصدکننده نیست) شما را در این وضعیت نایارَد (؟ مورد یاریشدن قرار ندهد).