خلفتن
ظاهر
مصدر «خَلِفْتَن»، بهمعنی «مورد مخالفت قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن فاعل، چیزی را نپذیرفته و در برابر آن مقاومت کند. این مصدر از «خلفـ + ـتن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «خَلِفْتَن»
بنهای تصریفی «خَلِفْتَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـتد» یا «ـتن» با «ـدت» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:خلفتن/پیشگذشته}}»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «خَلِفْت»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» یا «ـتن» با «ـِدْن» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:خلفتن/پسگذشته}}»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «خَلِف»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:خلفتن/پیشآینده}}»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» یا «تـ» مَصْدَرْنَما ← «خَلِفْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:خلفتن/پسآینده}}»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /خَلِفْتَن/📥 ریشهشناسی: خلفـ + ـتن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] ❖ | متضاد «خلفتن»: ربطاء:خلفتن/ضد
- تعریف «خلفتن». فرایند نپذیرفتن و سِتیزْدَن ([؟] مورد بازداشتهشدن قرار دادن) چیزی: [💬یا بعبارتی «مورد مخالفت قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /خَلِفْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «خلفتن»: ▶ بن گذشته در گذشته «خلفتن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:خلفتن/پیشگذشته}}»؛ بن گذشته «خلفتن»: ↦«خَلِفْت»↤؛ بن آینده در گذشته «خلفتن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:خلفتن/پسگذشته}}»⟼«خَلِف» (بنکنون «خلفتن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «خلفتن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:خلفتن/پیشآینده}}»؛ بن آینده «خلفتن»: ↦«خَلِفْن»؛ بن آینده در آینده «خلفتن»: ↤«{{:آواثاء:بنجثاء:خلفتن/پسآینده}}»◀
- تعریف «خلفتن». چیزی را نپذیرفتن و سِتیزْدَن ([؟] مورد بازداشتهشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد مخالفت قرار دادن»]
- مثال. خدا کسانیکه فرمان پیامبران را بِخَلِفَنْد (؟ مورد مخالفت قرار بدهند)، بِوِلَد ([؟] مورد بیتفاوتی فرجام/عقوبت قرار بهد).
عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «خَلِفْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بخلف | - | - | آواثاء:بخلفید | - | |
طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نخلف | - | - | آواثاء:نخلفید | - | |
حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناخلف | - | - | آواثاء:ناخلفید | - |
ترجمه
نپذیرفتن و سِتیزْدَن (؟ مورد بازداشتهشدن قرار دادن)
- ترجمه (معادل) انگلیسی «خلفتن»: To oppose
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا