Investigate
ظاهر
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Investigate»: صِحابْدَن ([؟] صحهیابی کردن)؛ صِدْقابْدَن ([؟] صدقیابی کردن):
- مثال. The detective was called to investigate the suspicious circumstances surrounding the disappearance of the jewelry.ترجمه: گارآگاه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع)، برای صِحابْدَن (؟ صحهیابی کردن) وَقَعْمائِیَّت ([؟] موقعیت) شَکْماء ([؟] مشکوک) فُقِشْتَن ([؟] مفقود شدن) جواهرها، تُلْرُویِشْت ([؟] فراخوانده شد).