پرش به محتوا

ارزجدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۰۰ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «اَرِزِجْدَن»، به‌معنی «مورد سنجش ارزش قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن ارزش دو چیز از نظر برابری با هم مقایسه بشود. این مصدر از «ارز + ـجـ [ میانوند «ـجـ» یک «مصدروند» به‌معنی «سنجیدن» است.] + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «اَرِزِجْدَن»

بن‌های تصریفی «اَرِزِجْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «اَرِزِجِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «اَرِزِجِد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «اَرِزِجِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «اَرِزِج»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «اَرِزِجِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «اَرِزِجْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «اَرِزِجِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «ارزجدن». فرایند سَنِجْدَن ([؟] مورد سنجیده‌شدن قرار دادن) اَرِزاف ([؟] ارزش‌زا (ارزش)) دو چیز باهَم ([؟] با هم):‌ [💬یا بعبارتی «مورد سنجش ارزش قرار دادن»]
    🚀مثال. برای اَرِزِجْدَن (؟ مورد سنجش ارزش قرار دادن) این دو غَیِرْپَذیر ([؟] پذیرنده غیر) بایَد ([؟] باید) از عَمَلِپال ([؟] عملگر) == بِبَهِرْد ([؟] مورد استفاده‌شدن قرار داد).🌐ترجمه: برای سنجیدن هم‌ارزی این دو متغیر باید از عملگر == استفاده کرد.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /اَرِزِجْدَن/ بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ارزجدن»: بن گذشته در گذشته «ارزجدن»: «اَرِزِجِتْد»؛ بن گذشته «ارزجدن»: «اَرِزِجِد»؛ بن آینده در گذشته «ارزجدن»: «اَرِزِجِتْن»«اَرِزِج» (بن‌کنون «ارزجدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «ارزجدن»: «اَرِزِجِنْت»؛ بن آینده «ارزجدن»: «اَرِزِجْن»؛ بن آینده در آینده «ارزجدن»: «اَرِزِجِنْن»
  1. تعریف «ارزجدن». اَرِزاف ([؟] ارزش‌زا (ارزش)) دو چیز را باهَم ([؟] با هم) سَنِجْدَن ([؟] مورد سنجیده‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد سنجش ارزش قرار دادن»]
    🚀مثال. با عَمَلِپال ([؟] عملگر) == دو غَیِرْپَذیر ([؟] پذیرنده غیر) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را اَرِزِجْدَم (؟ مورد سنجش ارزش قرار دادم).🌐ترجمه: با عملگر == آن دو متغیر را از نظر ارزش باهم سنجیدم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «اَرِزِجْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:ارزجتدم آواثاء:ارزجتدی اَرِزِجِتْد آواثاء:ارزجتدیم آواثاء:ارزجتدید آواثاء:ارزجتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] اَرِزِجْدَم آواثاء:ارزجدی اَرِزِجِد آواثاء:ارزجدیم آواثاء:ارزجدید آواثاء:ارزجدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:ارزجتنم آواثاء:ارزجتنی آواثاء:ارزجتند آواثاء:ارزجتنیم آواثاء:ارزجتنید آواثاء:ارزجتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:ارزجم آواثاء:ارزجی آواثاء:ارزجَد آواثاء:ارزجیم آواثاء:ارزجید آواثاء:ارزجند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:ارزجنتم آواثاء:ارزجنتی اَرِزِجِنْت آواثاء:ارزجنتیم آواثاء:ارزجنتید آواثاء:ارزجنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:ارزجنم آواثاء:ارزجنی آواثاء:ارزجنَد آواثاء:ارزجنیم آواثاء:ارزجنید آواثاء:ارزجنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:ارزجننم آواثاء:ارزجننی آواثاء:ارزجننَد آواثاء:ارزجننیم آواثاء:ارزجننید آواثاء:ارزجننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «اَرِزِجْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بارزج - - آواثاء:بارزجید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نارزج - - آواثاء:نارزجید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناارزج - - آواثاء:ناارزجید -

ترجمه

سَنِجْدَن (؟ مورد سنجیده‌شدن قرار دادن) اَرِزاف (؟ ارزش‌زا (ارزش))