پرش به محتوا

پافیدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۴ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۵۷ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «پافِیْدَن»، به‌معنی «مورد دنبال‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی، بقصد محافظت ازش، دنبال بشود. این مصدر از «پافیـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «پافِیْدَن»

بن‌های تصریفی «پافِیْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «پافیدن». فرایند دُنْبالْدَن ([؟] مورد پیگیری‌شدن قرار دادن) چیزی از پُشْتْسَر ([؟] پشت سر) بِقَص ([؟] به‌قصد) حَفِظْدَن ([؟] مورد حفاظت قرار دادن) اَش ([؟] آن/آنرا):‌ [💬یا بعبارتی «مورد دنبال‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. پافِیْدَن (؟ مورد دنبال‌شدن قرار دادن) کودکان هَماریاً ([؟] معمولا) کار همه مادرها ئَد ([؟] است (فعل ربط)).

عملواژه

  1. تعریف «پافیدن». چیزی را از پُشْتْسَر ([؟] پشت سر) بِقَص ([؟] به‌قصد) حَفِظْدَن ([؟] مورد حفاظت قرار دادن) اَش ([؟] آن/آنرا) دُنْبالْدَن ([؟] مورد پیگیری‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد دنبال‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. مادر هه ([؟] مذکور؛ یادشده) فرزند خردسال اَش ([؟] آن/آنرا) را فی‌پافِیْد (؟ داشت مورد دنبال‌شدن قرار می‌داد).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «پافِیْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:پافیدم آواثاء:پافیدی پافِیْد آواثاء:پافیدیم آواثاء:پافیدید آواثاء:پافیدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:پافیم آواثاء:پافیی آواثاء:پافیَد آواثاء:پافییم آواثاء:پافیید آواثاء:پافیند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:پافینم آواثاء:پافینی آواثاء:پافینَد آواثاء:پافینیم آواثاء:پافینید آواثاء:پافینند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:پافیدن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «پافِیْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بپافی - - آواثاء:بپافیید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نپافی - - آواثاء:نپافیید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناپافی - - آواثاء:ناپافیید -

ترجمه

دُنْبالْدَن (؟ مورد پیگیری‌شدن قرار دادن) بِقَص (؟ به‌قصد) حَفِظْدَن (؟ مورد حفاظت قرار دادن)