کلون
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «کلون» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- سانِزُوف:❖ حاصل شبیهسازیشده؛
- مثال. کارگردان سیر داستانی کسی که میفهمد یک کلون است را بارز کرد.معادل: کارگردان هه ([؟] مذکور؛ یادشده) سِیْرْداسْتان ([؟] سیر داستانی) کَسیکِه ([؟] کسی که) فهمد یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سانِزُوف (؟ حاصل شبیهسازیشده) ئِس ([؟] است) را بارِزْد ([؟] مورد مشهود شدن قرار داد).
همچنینی ببین شبیهسازی؛ کپی؛ نمونه همزاد