Inherit
ظاهر
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Inherit»: اِرِثْدَن ([؟] مورد ارثگرفته شدن قرار دادن):
- مثال. In object-oriented programming, a child class inherits properties and methods from its parent class.ترجمه: در [[فرمثتن|آواثاء:فرمثتن]] ([؟] معناء:فرمثتن) نوعِپانِه ([؟] با شیوه شیءگرایی)،یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) زیرْنوعِپال ([؟] زیر کلاس) خِصاءْها ([؟] خاصکنها) و عَمَلاءْهای ([؟] عملکنهای) زِبَرْنُوعِپال ([؟] زبر کلاس) اَش ([؟] آن/آنرا) را بِاِرِثْد (؟ مورد ارثگرفته شدن قرار بداد).
- مثال. When a class inherits from another, it gains access to all the public and protected members of the parent class.ترجمه: وقتیکه یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) نوعِپال ([؟] کلاس) از دیگری بِاِرِثْد (؟ مورد ارثگرفته شدن قرار بداد)، به همه مَنْداءهای ([؟] خصوصیتهای رفتاری و دادهای) عمومی و خصوصی آن بِدَسِسِمْد ([؟] مورد دسترسی قرار بگرفت).
- مثال. In Python, a class can inherit from multiple parent classes, a feature known as "multiple inheritance".ترجمه: در پایتون، یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) نوعِپال ([؟] کلاس) تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) از چند زِبَرْنُوعِپال ([؟] زبر کلاس) بِاِرِثْد (؟ مورد ارثگرفته شدن قرار بداد)، ویژگی هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) که بعنوان «اِرْثاءِ چَنْدْگانِه ([؟] ارثبری چندگانه)» بِشِناسِشَد ([؟] مورد شناختهشدن قرار داده شد).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Inherit»: تَلِرِثْدَن ([؟] مورد لازممند به ارثبری قرار دادن):
- مثال. When should we inherit class
B
from classA
?ترجمه: کِی (؟ معناء:کی) هایَد ([؟] بهتر بوده/است/خواهد بود) نوعِپال ([؟] کلاس)B
را ازA
بِتَلِرْثیم (؟ ارثبری کنیم)؟ - مثال. If we have a class
A
and a classB
, we can makeA
inherit fromB
by writingclass A extends B
.ترجمه: اگر نُوعِپالْهای ([؟] کلاسهای)A
وB
را بِداریم (؟ داشته باشیم)، تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) نوعِپال ([؟] کلاس)A
را ازB
با [[نویستن|آواثاء:نویستن]] ([؟] معناء:نویستن)class A extends B
بِتَلِرْثیم (؟ ارثبری کنیم).
- مثال. When should we inherit class
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Inherit»: مانِرِثْدَن ([؟] مورد ارثبری دارایی قرار دادن):
- مثال. The youngest son inherited the family farm after his father passed away.ترجمه: جوانترین پسر، پَسَز ([؟] پس از) فوت پدر اَش ([؟] آن/آنرا)، مزرعه خانوادگی را آواثاء:مانرثت (؟ معناء:مانرثت).
- مثال. She inherited a large sum of money from her wealthy aunt.ترجمه: خانم هه ([؟] مذکور؛ یادشده) پول زیادی از عمه ثروتمند اَش ([؟] آن/آنرا) آواثاء:مانرثت (؟ معناء:مانرثت).