عَبِرات ([؟] عبارت) «وصل کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- وَصِلْدَن:❖ مورد وصلشدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. دوشاخه را به پریز برق وصل کردم.🔮معادل: دوشاخه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را به پایانال ([؟] وسیله پایاندهی) برق وَصِلْدَم (؟ مورد وصلشدن قرار دادم).
- تَرَبْطیدَن:❖ مورد مرتبطشده قرار دادن؛
- 🗝️مثال. من این دو نفر را به هم وصل کردم.🔮معادل: این دو نفر را بِهَم ([؟] به هم) تَرَبْطیدَم (؟ مورد مرتبطشده قرار دادم).
- تَماسْدَن:❖ مورد تماسیافته شدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. موبایلم را به لپتاپم وصل کردم.🔮معادل: اِنْفَمال ([؟] موبایل؛ گوشی) اَم ([؟] من/خودم) را به اَبْرایانال ([؟] لپتاپ) اَم ([؟] من/خودم) تَماسْدَم (؟ مورد تماسیافته شدن قرار دادم).
- خیشدَن:❖ مورد خویشاوند شدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. در نهایت، عاشق و معشوق به هم وصل شدند.🔮معادل: دَرْنَهایَت ([؟] در نهایت)، عُشِقاء ([؟] عاشق) و عُشِقْماء ([؟] معشوق) باهَم ([؟] با هم) خیشِدَنْد (؟ مورد خویشاوند شدن قرار دادند).