پرش به محتوا

نتارجدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۴۶ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)

مصدر «نِتارِجْدَن» به‌معنی «مورد سنجش هم‌هویتی قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن ماهیت دو چیز برای فهمیدن یکی بودن یا نبودن سنجیده بشود. این مصدر از «نتار + جـ [ میانوند «ـجـ» یک «مصدروند» به‌معنی «سنجیدن» است.] + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «نِتارِجْدَن»

بن‌های تصریفی «نِتارِجْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «نِتارِجِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «نِتارِجْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «نِتارِجِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «نِتارِج»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «نِتارِجِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «نِتارِجْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «نِتارِجِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «نتارجدن». فرایند سَنِجْدَن ([؟] مورد سنجیده‌شدن قرار دادن) سُوِیاف ([؟] یکتایی‌زا (ذات؛ ماهیت)) دو چیز باهَم ([؟] با هم):‌ [💬یا بعبارتی «مورد سنجش هم‌هویتی قرار دادن»]
    🚀مثال. در پایتون برای نِتارِجْدَن (؟ مورد سنجش هم‌هویتی قرار دادن) دو غَیِرْپَذیر ([؟] پذیرنده غیر) عَمَلِپال ([؟] عملگر) is بِبَهْرِشْد ([؟] مورد استفاده‌شدن قرار داده بشد).🌐ترجمه: در پایتون برای سنجیدن ماهیت دو متغیر از عملگر is استفاده می‌شود.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /نِتارِجْدَن/ بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «نتارجدن»: بن گذشته در گذشته «نتارجدن»: «نِتارِجِتْد»؛ بن گذشته «نتارجدن»: «نِتارِجْد»؛ بن آینده در گذشته «نتارجدن»: «نِتارِجِتْن»«نِتارِج» (بن‌کنون «نتارجدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «نتارجدن»: «نِتارِجِنْت»؛ بن آینده «نتارجدن»: «نِتارِجْن»؛ بن آینده در آینده «نتارجدن»: «نِتارِجِنْن»
  1. تعریف «نتارجدن». سُوِیاف ([؟] یکتایی‌زا (ذات؛ ماهیت)) دو چیز را باهَم ([؟] با هم) سَنِجْدَن ([؟] مورد سنجیده‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد سنجش هم‌هویتی قرار دادن»]
    🚀مثال. با عَمَلِپال ([؟] عملگر) is دو غَیِرْپَذیر ([؟] پذیرنده غیر) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را نِتارِجْدَم (؟ مورد سنجش هم‌هویتی قرار دادم).🌐ترجمه: با عملگر is آن دو متغیر را از نظر ماهیت باهم سنجیدم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «نِتارِجْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:نتارجتدم آواثاء:نتارجتدی نِتارِجِتْد آواثاء:نتارجتدیم آواثاء:نتارجتدید آواثاء:نتارجتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] نِتارِجْدَم آواثاء:نتارجدی نِتارِجْد آواثاء:نتارجدیم آواثاء:نتارجدید آواثاء:نتارجدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:نتارجتنم آواثاء:نتارجتنی آواثاء:نتارجتند آواثاء:نتارجتنیم آواثاء:نتارجتنید آواثاء:نتارجتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:نتارجم آواثاء:نتارجی آواثاء:نتارجَد آواثاء:نتارجیم آواثاء:نتارجید آواثاء:نتارجند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:نتارجنتم آواثاء:نتارجنتی نِتارِجِنْت آواثاء:نتارجنتیم آواثاء:نتارجنتید آواثاء:نتارجنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:نتارجنم آواثاء:نتارجنی آواثاء:نتارجنَد آواثاء:نتارجنیم آواثاء:نتارجنید آواثاء:نتارجنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:نتارجننم آواثاء:نتارجننی آواثاء:نتارجننَد آواثاء:نتارجننیم آواثاء:نتارجننید آواثاء:نتارجننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «نِتارِجْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بنتارج - - آواثاء:بنتارجید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:ننتارج - - آواثاء:ننتارجید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نانتارج - - آواثاء:نانتارجید -

ترجمه

سَنِجْدَن (؟ مورد سنجیده‌شدن قرار دادن) سُوِیاف (؟ یکتایی‌زا (ذات؛ ماهیت))