نتارجدن
ظاهر
مصدر «نِتارِجْدَن» بهمعنی «مورد سنجش همهویتی قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن ماهیت دو چیز برای فهمیدن یکی بودن یا نبودن سنجیده بشود. این مصدر از «نتار + جـ [※ میانوند «ـجـ» یک «مصدروند» بهمعنی «سنجیدن» است.] + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «نِتارِجْدَن»
بنهای تصریفی «نِتارِجْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «نِتارِجِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «نِتارِجْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «نِتارِجِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «نِتارِج»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «نِتارِجِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «نِتارِجْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «نِتارِجِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /نِتارِجْدَن/ ریشهشناسی: نتار + جـ [※ میانوند «ـجـ» یک «مصدروند» بهمعنی «سنجیدن» است.] + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖ | همردیف(های) «نتارجدن»: ربطاء:نتارجدن/هر
- تعریف «نتارجدن». فرایند سَنِجْدَن ([؟] مورد سنجیدهشدن قرار دادن) سُوِیاف ([؟] یکتاییزا (ذات؛ ماهیت)) دو چیز باهَم ([؟] با هم): [💬یا بعبارتی «مورد سنجش همهویتی قرار دادن»]
- مثال. در پایتون برای نِتارِجْدَن (؟ مورد سنجش همهویتی قرار دادن) دو غَیِرْپَذیر ([؟] پذیرنده غیر) عَمَلِپال ([؟] عملگر)
isبِبَهْرِشْد ([؟] مورد استفادهشدن قرار داده بشد).ترجمه: در پایتون برای سنجیدن ماهیت دو متغیر از عملگرisاستفاده میشود.
- مثال. در پایتون برای نِتارِجْدَن (؟ مورد سنجش همهویتی قرار دادن) دو غَیِرْپَذیر ([؟] پذیرنده غیر) عَمَلِپال ([؟] عملگر)
عملواژه
- ️تلفظ: /نِتارِجْدَن/ بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «نتارجدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «نتارجدن»: «نِتارِجِتْد»؛ بن گذشته «نتارجدن»: ↦«نِتارِجْد»↤؛ بن آینده در گذشته «نتارجدن»: «نِتارِجِتْن»⟼«نِتارِج» (بنکنون «نتارجدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «نتارجدن»: «نِتارِجِنْت»؛ بن آینده «نتارجدن»: ↦«نِتارِجْن»؛ بن آینده در آینده «نتارجدن»: ↤«نِتارِجِنْن»◀
- تعریف «نتارجدن». سُوِیاف ([؟] یکتاییزا (ذات؛ ماهیت)) دو چیز را باهَم ([؟] با هم) سَنِجْدَن ([؟] مورد سنجیدهشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد سنجش همهویتی قرار دادن»]
- مثال. با عَمَلِپال ([؟] عملگر)
isدو غَیِرْپَذیر ([؟] پذیرنده غیر) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را نِتارِجْدَم (؟ مورد سنجش همهویتی قرار دادم).ترجمه: با عملگرisآن دو متغیر را از نظر ماهیت باهم سنجیدم.
- مثال. با عَمَلِپال ([؟] عملگر)
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «نِتارِجْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بنتارج | - | - | آواثاء:بنتارجید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:ننتارج | - | - | آواثاء:ننتارجید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:نانتارج | - | - | آواثاء:نانتارجید | - | |
ترجمه
سَنِجْدَن (؟ مورد سنجیدهشدن قرار دادن) سُوِیاف (؟ یکتاییزا (ذات؛ ماهیت))
- ترجمه (معادل) انگلیسی «نتارجدن»: To compare for identity
ردهها:
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا