پرش به محتوا

جذب کردن

از واژسین

عَبِرات ([؟] عبارت) «جذب کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • جَذِبْدَن: مورد جذب‌شدن (نزدیک‌شدن) قرار دادن؛
    🗝️مثال. آهنربا هر آهنی را به‌سمت خودش جذب می‌کند.🔮معادل: آهنربا هر آهن هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بِسَمْت ([؟] به سمت) خود بِجَذِبَد (؟ مورد جذب‌شدن قرار بدهد).
  • شِجَذِبْدَن: مورد جذب‌شونده قرار دادن؛
    🗝️مثال. با جریان الکتریکی می‌توان براده‌های آهن را به یک تکه آهن جذب کرد.🔮معادل: با جریان الکتریکی تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) براده‌های آهن را به یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) تکه آهن شِجَذِبْد (؟ مورد جذب‌شونده قرار داد).
  • گِرَوْدَن: مورد گرویده‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. با رفتار مناسب می‌توان دوستان زیادی را به سمت خود جذب کرد.🔮معادل: با عَمَل ([؟] عمل؛ رفتار) مُنِسِمْئا ([؟] دارای درخوری (مناسب)) تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) بِسْیاری ([؟] تعداد زیادی) دوست را بِسَمْت ([؟] به سمت) خود گِرَوْد (؟ مورد گرویده‌شدن قرار داد).
  • شِگِرَوْدَن: مورد گرویده‌شونده قرار دادن؛
    🗝️مثال. با افکار مثبت می‌توان تا حدودی پیامدهای مثبت را نیز به خود جذب کرد.🔮معادل: با فَکِراژْهای ([؟] فکرهای) مثبت تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) حُدوداً ([؟] به‌حالت حدودی) پیامدهای مثبت را نیز به خود شِگِرَوْد (؟ مورد گرویده‌شونده قرار داد).

🪞 همچنینی ببین درکشدن؛ کشیدن؛ متمایل کردن