پرش به محتوا

تمام کردن

از واژسین

عَبِرْماء ([؟] عبارت) «تمام کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • کَمِلْدَن: مورد کامل‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. پیش از غروب توانست گزارشش را تمام کند.🔮معادل: پیشَز ([؟] پیش از) غروب تَوانائْد ([؟] توانا بود) گزارش اَش ([؟] آن/آنرا) را بِکَمِلَد (؟ مورد کامل‌شدن قرار بدهد).
  • اَتِمْدَن: مورد تمام‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. به‌تازگی دانشگاه را تمام کرده و به دنبال کار می‌گردد.🔮معادل: بِتازِگی ([؟] به‌تازگی) دانشگاه را اَتِمْدِه ئَد (؟ مورد تمام‌شدن قرار داده است) و جویاء ([؟] جستجوکننده) کار ئَد ([؟] است).
  • خَتِمْدَن: مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. بعد از آن دعوای شدید، تصمیم گرفت رابطه‌اش را با او تمام کند.🔮معادل: پَسَز ([؟] پس از) دعوا شدید هه ([؟] مذکور؛ یادشده)، تَصِمْد ([؟] مورد تصمیم‌گیری قرار داد) رَبْطیَّت ([؟] ارتباط) اَش ([؟] آن/آنرا) را باهاش ([؟] بوسیله آن) بِخَتِمَد (؟ مورد خاتمه‌داده شدن قرار بدهد).
  • تَهِنْدَن: مورد کاملا مصرف شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. بچه‌ها همه شیرینی‌ها را تمام کردند و حتی یک دانه هم باقی نگذاشتند.🔮معادل: بچه‌ها همه شیرینی‌ها را تَهِنْدَنْد (؟ مورد کاملا مصرف شدن قرار دادند) و حتی یکی را هم نَمِنْدَنْد ([؟] مورد مانده شدن قرار ندادند).