استطاعت داشتن
ظاهر
عِبُرْماء ([؟] عبارت) «استطاعت داشتن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- مَکِّنْدن:❖ مورد از عهده برآمدن قرار دادن؛
- مثال. پولم را پسانداز کردهام، پس استطاعت خریدن خانه را دارم.معادل: پول اَم ([؟] من/خودم) را دَمیاَنْدوزِه ئَم ([؟] مورد پسانداز شدن قرار دادهام)، پس تایَد ([؟] شدنی است [الهام از «شاید»]) خریدن خانه را بِمَکِّنَم (؟ مورد از عهده برآمدن قرار بدهم).