مطمئن کردن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «مطمئن کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- تِمُطِمْدَن:❖ مورد مطمئنشده قرار دادن؛
- مثال. باید مشتریهایمان را مطمئن کنیم که محصولات خوبی ارائه میدهیم.معادل: بایَد ([؟] باید) مشتریها اِمان ([؟] ما) را بِتِمُطِمیم (؟ مورد مطمئنشده قرار بدهیم) که حَصِلْمیوهای ([؟] حاصلهای ساخت (محصولهای)) خوب هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بِاِرائیم ([؟] مورده ارائهشدن قرار بدهیم).
همچنینی ببین اطمینان دادن؛ خاطرجمع کردن
همچنینی ببین اطمینان یافتن؛ مطمئن شدن؛ خاطرجمع شدن