دارا شدن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «دارا شدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- دارْدَن:❖ مورد داراشدن قرار دادن؛
- مَلِکْتَن:❖ مورد مالکشدن قرار دادن؛
- مثال. من پس از ازدواج، دارای خانه خیلی زیبایی شدم.معادل: پَسَز ([؟] پس از) زُوجِمْدَن ([؟] مورد زوجشدن قرار گرفتن)، خانه بسیار زیبا هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را مَلِکْتَم (؟ مورد مالکشدن قرار دادم).
- عَلِقْدَن:❖ مورد داراییوجودی قرار دادن؛
همچنینی ببین داشتن؛ دارا بودن؛ دارا کردن؛ داشتهشده بودن