مختصر
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «مختصر» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- خُلِصِمئا:❖ مختصر؛
- مثال. توانست در ارائهاش عصاره یک موضوع پیچیده را تنها در چند اسلاید گویا و مختصر بیاورد.معادل: توانست در ارائه اَش ([؟] آن/آنرا) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) موضوع پیچِمْئا ([؟] پیچیده) را تنها در چند سُراوَر ([؟] اسلاید) گویا و خُلِصِمئا (؟ مختصر) بِعُصِرَد ([؟] مورد عصارهگیری شدن قرار بدهد).
- خُلِصاً:❖ مختصر؛
- مثال. خواستهاش را مختصر بیان کرد.معادل: خاهِشْتِه ([؟] خواستهشده) اَش ([؟] آن/آنرا) را خُلِصاً (؟ معناء:خلصا) بَیِّنْد ([؟] مورد بیانشدن قرار داد).