عَبِرْماء ([؟] عبارت) «مستند کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- سَنَدیدَن:❖ مورد مستند شدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. زیست گنجشکهای تهران را مستند کردم.🔮معادل: زیست گنجشکهای تهران را سَنَدیدم (؟ مورد مستند شدن قرار دادم).
- بُنِچْتَن:❖ مورد مستندسازی شدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. بهتر است همه کدهایت را مستند کنی.🔮معادل: هایَد ([؟] بهتره) همه کدها اَت ([؟] تو) را بِبُنِچی (؟ مورد مستندسازی شدن قرار بدهی).