اصالتسنجی کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «اصالتسنجی کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- اَصِلِجْدَن:❖ مورد اصلسنجی شدن قرار دادن؛
- مثال. آن موزه، یک کارشناس را، برای اصالتسنجی کردن نسخههای خطی باستانی، استخدام کرد.معادل: موزه هه ([؟] مذکور؛ یادشده) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) کارشناس را، برای اَصِلِجْدَن (؟ مورد اصلسنجی شدن قرار دادن) نسخههای خطی باستانی، تُلْخَدِمْد ([؟] مورد استخدامشده قرار داد).