عَبِرْماء ([؟] عبارت) «کامل کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- کَمِلْدَن:❖ مورد کاملشدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. پیش از غروب توانست گزارشش را تمام کند.🔮معادل: پیشَز ([؟] پیش از) غروب تَوانائْد ([؟] توانا بود) گزارش اَش ([؟] آن/آنرا) را بِکَمِلَد (؟ مورد کاملشدن قرار بدهد).