عَبِرْماء ([؟] عبارت) «معلوم کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- عَلِمْدَن:❖ مورد معلومشدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. معلم سعی کرد میزان تسلط دانشآموزانش را با یک آزمونک معلوم کند.🔮معادل: آموزگار هه ([؟] مذکور؛ یادشده) سَعِیْد ([؟] مورد سعیشدن قرار داد) چیرگی دانشآموزان اَش ([؟] آن/آنرا) را با یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) آزمونک بِعَلِمَد (؟ مورد معلومشدن قرار بدهد).