درج کردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «درج کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- دَرِجْدَن:❖ مورد درجشدن قرار دادن؛
- مثال. کاربر با درج کردن اطلاعات در سامانه مسکن ثبتنام کرد.معادل: کاربر هه ([؟] مذکور؛ یادشده) با دَرِجْدَن (؟ مورد درجشدن قرار دادن) اِطَلِعْماءْها ([؟] اطلاعات) در سامانه مسکن نامِثِمْد ([؟] مورد ثبتنامشدن قرار گرفت).
- پُدَرِجْدَن:❖ مورد درجشدن در انتها قرار دادن؛
- مثال. با متد
append
میتوان شیء جدیدی را در انتهای یک لیست درج کرد.معادل: با عَمَلاء ([؟] متد (عملکننده))append
تایَد ([؟] شدنی است [الهام از «شاید»]) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) شیء جدید را در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) نُوبَتیک ([؟] لیست) بِپُدَرِجْد (؟ مورد درجشدن در انتها قرار بداد).
- مثال. با متد