عَبِرْماء ([؟] عبارت) «جابجا کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- رُجایْدَن:❖ مورد باز جاینهاده شدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. باید ماشینش را جابجا کند، چون کسی نمیتواند عبور کند.🔮معادل: بایَد ([؟] باید) خودرو اَش ([؟] آن/آنرا) را بِرُجایَد (؟ مورد باز جاینهاده شدن قرار بدهد)، چون کسی نتواند بِعُبورَد ([؟] مورد عبور کردن قرار بدهد).
- شُعَوَضْدَن:❖ مورد عوضکرده شدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. با جابجا کردن جای دو سطر ماتریس باهم، دترمینان قرینه میشود.🔮معادل: دترمینان با شُعَوَضْدَن (؟ مورد عوضکرده شدن قرار دادن) دو سطر ماتریس باهم بِقَرینِشَد ([؟] مورد قرینهشدن قرار داده بشود).
- آلْدَن:❖ مورد معاوضهشدن قرار دادن؛
- 🗝️مثال. پس از امضاء قرار داد، خانههایشان را با هم جابجا کردند.🔮معادل: پَسَز ([؟] پس از) اِمْضادَن ([؟] مورد امضاءشدن قرار دادن) قَرَرْماء ([؟] مقرر شونده (قرارداد))، خانهها اِشان ([؟] آنها/خودشان) را باهَم ([؟] با هم) آلْدَند (؟ مورد معاوضهشدن قرار دادند).