تضمین یافتن
عَبِرات ([؟] عبارت) «تضمین یافتن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- ضَمِنْدَن:❖ مورد تضمینگرفتن قرار دادن؛
- مثال. از سمت او تضمین یافتم که اگر بیخیالش شوم، بیخیالم شود.معادل: اَزَش ([؟] از او/آن) ضَمِنْدَم (؟ مورد تضمینگرفتن قرار دادم) که اگر بیخیالَم ([؟] مورد بیخیالیشدن قرار بدهم) اَش ([؟] آن/آنرا)، بیخیالَد ([؟] مورد بیخیالیشدن قرار بدهد) اَم ([؟] من/خودم).
همچنین ببین: تضمین گرفتن؛ ضمانت یافتن؛ ضمانت گرفتن