الصاق کردن
ظاهر
عِبُرْماء ([؟] عبارت) «الصاق کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- اِلْصاقْدَن:❖ مورد الصاقشدن قرار دادن؛
- مثال. مدیر برای فرستادن پاکت مهرش را روی آن الصاق کرد.معادل: دَبِّرَنْدِه ([؟] مدیر) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) برای فِرِسْتَن ([؟] فرستادن) پاکت هه ([؟] مذکور؛ یادشده) مهر اَش ([؟] آن/آنرا) را روی آن اِلْصاقْد (؟ مورد الصاقشدن قرار داد).