Demonstrate
ظاهر
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Demonstrate»: نِمودَن ([؟] نشان دادن):
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Demonstrate»: بینانْدَن ([؟] در معرض نمایش گذاشتن):
- مثال. The gymnast demonstrated her flexibility and strength during the performance.ترجمه: ژیمناست هه ([؟] مذکور؛ یادشده) عَطْفْمائی ([؟] انعطافپذیری) و توانمندی اَش ([؟] آن/آنرا) را حین اِجْرِش ([؟] فرایند اجرا) اَش ([؟] آن/آنرا) بینانْد (؟ در معرض نمایش گذاشت).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Demonstrate»: صِحیدَن ([؟] صحه گذاشتن):
- مثال. The data demonstrated a strong correlation between exercise and improved health.ترجمه: دادهها وابستگی قوی بین تمرین و بهبود سلامت را صِحیدَنْد (؟ صحه گذاشتند).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Demonstrate»: نَمامْدَن ([؟] تظاهرات کردن):
- مثال. Thousands of people demonstrated in the streets against the new government policy.ترجمه: هزاران تن از مردم در خیابانها ضد مَشْی جدید دولت نَمامدَند (؟ تظاهرات کردند).