مجبور کردن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «مجبور کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- تَجَبِّرْدَن:❖ مورد مجبورشده قرار دادن؛
همچنین ببین: اجبار کردن؛ ملزم کردن؛ ناچار کردن؛ وادار کردن؛ ناگزیر کردن
عَبِرات ([؟] عبارت) «مجبور کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):