جذب کردن: تفاوت میان نسخه‌ها
آغازدن |
آغازدن |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{!؟؟|مصدر}} | {{!؟؟|مصدر}} | ||
* {{×-|گرایدن}} | |||
*: {{×م/فا|آهنربا هر آهنی را [[به‌سمت]] خودش '''جذب می‌کند'''.|آهنربا هر آهن {{-|هی}} را {{-|بسمت}} خود '''{{-*|بگرایَد}}'''.}} | |||
*: {{×م/فا|[[توانستن|می‌توان]] دوستان [[زیادی (؟)|زیادی]] را با [[رفتار]] [[مناسب]] [[به‌سمت]] خود '''جذب کرد'''.|{{-|تاید}} {{-|بسیاری}} دوست را با {{-|عمل}} {{-|منسناک}} {{-|بسمت}} خود '''{{-*|بگراید}}'''.}} | |||
* {{×-|جذبدن}} | * {{×-|جذبدن}} | ||
*: {{×م/فا|آهنربا هر آهنی را [[به‌سمت]] خودش '''جذب می‌کند'''.|آهنربا هر آهن {{-|هی}} را '''{{-*|بجذبَد}}'''.}} | *: {{×م/فا|آهنربا هر آهنی را [[به‌سمت]] خودش '''جذب می‌کند'''.|آهنربا هر آهن {{-|هی}} را '''{{-*|بجذبَد}}'''.}} | ||
| خط ۵: | خط ۸: | ||
*: {{×م/فا|[[توانستن|می‌توان]] براده‌های آهن را با جریان الکتریکی به [[یک (؟)|یک]] تکه آهن '''جذب کرد'''.|{{-|تاید}} براده‌های آهن را با جریان الکتریکی به {{-|یه}} تکه آهن '''{{-*|شجذبد}}'''.}} | *: {{×م/فا|[[توانستن|می‌توان]] براده‌های آهن را با جریان الکتریکی به [[یک (؟)|یک]] تکه آهن '''جذب کرد'''.|{{-|تاید}} براده‌های آهن را با جریان الکتریکی به {{-|یه}} تکه آهن '''{{-*|شجذبد}}'''.}} | ||
* {{×-|گرودن}} | * {{×-|گرودن}} | ||
*: {{×م/فا|[[توانستن|می‌توان]] دوستان [[زیادی (؟)|زیادی]] را با [[رفتار]] [[مناسب]] [[ | *: {{×م/فا|[[توانستن|می‌توان]] دوستان [[زیادی (؟)|زیادی]] را با [[رفتار]] [[مناسب]] [[به‌سمت]] خود '''جذب کرد'''.|{{-|تاید}} {{-|بسیاری}} دوست را با {{-|عمل}} {{-|منسناک}} '''{{-*|گرود}}'''.}} | ||
* {{×-|شگرودن}} | * {{×-|شگرودن}} | ||
*: {{×م/فا|[[توانستن|می‌توان]] | *: {{×م/فا|[[توانستن|می‌توان]] دوستان [[زیادی (؟)|زیادی]] را با جشن‌های [[مناسب]] برای فرزندانمان '''جذب کنیم'''.|{{-|تاید}} {{-|بسیاری}} دوست را با جشن‌های {{-|منسناک}} برای فرزندان {{-|امان}} '''{{-*|بشگرویم}}'''.}} | ||
---- | ---- | ||
{{+/؟|[[درکشدن]]؛ [[کشیدن]]؛ [[متمایل کردن]]}} | {{+/؟|[[درکشدن]]؛ [[کشیدن]]؛ [[متمایل کردن]]}} | ||
نسخهٔ ۲ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۸
عَبِرات ([؟] عبارت) «جذب کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- گِرایْدَن:❖ مورد گرایش‌یافتن قرار دادن؛
- مثال. آهنربا هر آهنی را به‌سمت خودش جذب می‌کند.معادل: آهنربا هر آهن هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بِسَمْت ([؟] به سمت) خود بِگِرایَد (؟ مورد گرایش‌یافتن قرار بدهد).
- مثال. می‌توان دوستان زیادی را با رفتار مناسب به‌سمت خود جذب کرد.معادل: تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) بِسْیاری ([؟] تعداد زیادی) دوست را با عَمَل ([؟] عمل؛ رفتار) مُنِسْناک ([؟] دارای درخوریت (مناسب)) بِسَمْت ([؟] به سمت) خود بِگِرایْد (؟ مورد گرایش‌یافتن قرار بداد).
- جَذِبْدَن:❖ مورد جذب‌شدن قرار دادن؛
- شِجَذِبْدَن:❖ مورد جذب‌شونده قرار دادن؛
- گِرَوْدَن:❖ مورد گرویده‌شدن قرار دادن؛
- شِگِرَوْدَن:❖ مورد گرویده‌شونده قرار دادن؛
همچنین ببین: درکشدن؛ کشیدن؛ متمایل کردن