باعث شدن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «باعث شدن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- [[باعثتن|آواثاء:باعثتن]]:❖ معناء:باعثتن؛
- مثال. اسید باعث پوسیدگی این آهن شد.معادل: اسید پوسیدگی آهن هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را باعِثْد (؟ مورد باعثشدن قرار داد).
- سَبَبْدَن:❖ مورد سببشدن قرار دادن؛