بخشیدن (؟)
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «بخشیدن (؟)» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- دِهْدَن:❖ مورد دادهشدن قرار دادن؛
- مثال. خورشید به زمین روشنایی میبخشد.معادل: خورشید روشنایی را به زمین بِدِهَد (؟ مورد دادهشدن قرار بدهد).
- اَعْطیدَن:❖ مورد اعطاشدن قرار دادن؛
- مثال. آن سیستم برای بخشیدن مجوز دسترسی، کاربرها را احراز هویت میکند.معادل: سیستم هه ([؟] مذکور؛ یادشده) برای اَعْطیدَن (؟ مورد اعطاشدن قرار دادن) جَوِزاء ([؟] مجازکن (مجوز)) دَسِسْدِگی ([؟] دسترسییافتگی)، کاربرها را بِکیاجْد ([؟] مورد سنجش هویت قرار بداد).
- دابِوْدَن:❖ مورد محولشدن قرار دادن؛
- مثال. مدیر سمت جدیدی به دستیارش بخشید.معادل: دَبِّرَنْدِه ([؟] مدیر) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) سمت جدید هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را به دستیار اَش ([؟] آن/آنرا) دابِوْد (؟ مورد محولشدن قرار داد).
- بَذِلْدَن:❖ مورد بخشیدهشدن قرار دادن؛
- بَخْشودَن:❖ مورد عفو شدن قرار دادن؛
- سَبَبْدَن:❖ مورد سببشدن قرار دادن؛
همچنین ببین: اعطا کردن؛ عفو کردن؛ سبب شدن؛ تقسیم کردن