قربدن
ظاهر
مصدر «قُرِبْدَن» بهمعنی «مورد مقربشدن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن فاعل با حرکت کردن در راستایی به چیزی از نظر تعاملی/معاشرتی/ارتباطی نزدیک بشود. این مصدر از «قربـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «قُرِبْدَن»
بنهای تصریفی «قُرِبْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «قُرِبِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «قُرِبْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «قُرِبِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «قُرِب»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «قُرِبِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «قُرِبْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «قُرِبِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /قُرِبْدَن/📥 ریشهشناسی: قربـ + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖
- تعریف «قربدن». فرایند کَمْدَن ([؟] مورد کمشدن قرار دادن) خَلِفْاء ([؟] مخالفتزا (اختلاف)) خود با دیگری: [💬یا بعبارتی «مورد مقربشدن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /قُرِبْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «قربدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «قربدن»: «قُرِبِتْد»؛ بن گذشته «قربدن»: ↦«قُرِبْد»↤؛ بن آینده در گذشته «قربدن»: «قُرِبِتْن»⟼«قُرِب» (بنکنون «قربدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «قربدن»: «قُرِبِنْت»؛ بن آینده «قربدن»: ↦«قُرِبْن»؛ بن آینده در آینده «قربدن»: ↤«قُرِبِنْن»◀
- تعریف «قربدن». خَلِفْاء ([؟] مخالفتزا (اختلاف)) خود با دیگری را کَمْدَن ([؟] مورد کمشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد مقربشدن قرار دادن»]
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «قُرِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بقرب | - | - | آواثاء:بقربید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نقرب | - | - | آواثاء:نقربید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناقرب | - | - | آواثاء:ناقربید | - | |
ترجمه
کَمْدَن (؟ مورد کمشدن قرار دادن) خَلِفْاءْها (؟ مخالفتزاها (اختلافها))
- ترجمه (معادل) انگلیسی «قربدن»: To become closer
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا