اداره کردن
عَبِرات ([؟] عبارت) «اداره کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- اِدارْدَن:❖ مورد ادارهشدن قرار دادن؛
- مثال. پایگاهداده را با
pgAdminاداره میکنم.معادل: پایگاهداده را باpgAdminمیاِدارَم (؟ مورد ادارهشدن قرار میدهم).
- مثال. پایگاهداده را با
همچنین ببین: مدیریت کردن؛ سامان دادن