قبلاندن: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
آغازدن |
آغازدن |
||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
* {{آواثاء}} {{بنجثاء}} | * {{آواثاء}} {{بنجثاء}} | ||
# {{عرفال|قبلدن|:|مصدر|عملی|ناصریح|انگیزی|سببی|کنادین|علنئا}} | # {{عرفال|قبلدن|:|مصدر|عملی|ناصریح|انگیزی|سببی|کنادین|علنئا}} | ||
#: {{×م|{{-|ازطریق}} مادر {{-|ام}}، {{-| | #: {{×م|{{-|ازطریق}} مادر {{-|ام}}، {{-|خاهشده}} {{-|ام}} را به پدر {{-|ام}} '''{{-*|قبلاندم}}'''.|[[از طریق]] مادرم، [[خواسته|خواستهام]] را به پدرم [[قبولاندن|قبولاندم]].}} | ||
{{صرفال}} | {{صرفال}} | ||
نسخهٔ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۰۵:۲۷
مصدر «قَبِلانْدَن» بهمعنی «مورد قبولیافته شدن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی مورد پذیرش یا قبول کسی قرار بگیرد. این مصدر از «قبلـ + ـانـ [※ میانوند «ـانـ» یک «سانَّما» است، و برای نشاندادن عامل انگیزی، استفاده میشود؛ مثل «قَبِلانْدَن ([؟] مورد قبولیافته شدن قرار دادن)».] + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «قَبِلانْدَن»
بنهای تصریفی «قَبِلانْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «قَبِلانِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «قَبِلانْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «قَبِلانِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «قَبِلان»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «قَبِلانِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «قَبِلانْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «قَبِلانِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /قَبِلانْدَن/📥 ریشهشناسی: قبلـ + ـانـ [※ میانوند «ـانـ» یک «سانَّما» است، و برای نشاندادن عامل انگیزی، استفاده میشود؛ مثل «قَبِلانْدَن ([؟] مورد قبولیافته شدن قرار دادن)».] + ـدن [※ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] ❖
- مَصْدَر عَمَلی ناصَریح اَنْگیزی سَبَبی کُنادین عَلَنِئا «قَبِلْدَن»: [💬به زبان ساده: «مورد قبولیافته شدن قرار دادن»]
- مثال. برای قَبِلانْدَن (؟ مورد قبولیافته شدن قرار دادن) خاهِشْدِهها ([؟] معناء:خاهشدهها) اَت ([؟] تو) به پدر اَت ([؟] تو)، اَزْطَریق ([؟] از طریق) مادر اَت ([؟] تو) بِوُروم ([؟] ورود کن).ترجمه: برای قبولاندن خواستههایت به پدرت، از طریق مادرت وارد شو.
عملواژه
- ️تلفظ: /قَبِلانْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «قبلاندن»: ▶ بن گذشته در گذشته «قبلاندن»: «قَبِلانِتْد»؛ بن گذشته «قبلاندن»: ↦«قَبِلانْد»↤؛ بن آینده در گذشته «قبلاندن»: «قَبِلانِتْن»⟼«قَبِلان» (بنکنون «قبلاندن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «قبلاندن»: «قَبِلانِنْت»؛ بن آینده «قبلاندن»: ↦«قَبِلانْن»؛ بن آینده در آینده «قبلاندن»: ↤«قَبِلانِنْن»◀
- مَصْدَر عَمَلی ناصَریح اَنْگیزی سَبَبی کُنادین عَلَنِئا «قَبِلْدَن»: [💬به زبان ساده: «مورد قبولیافته شدن قرار دادن»]
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «قَبِلانْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بقبلان | - | - | آواثاء:بقبلانید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نقبلان | - | - | آواثاء:نقبلانید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناقبلان | - | - | آواثاء:ناقبلانید | - | |
ترجمه
مصدر کُنادین «قَبِلْدَن (؟ مورد قبولشدن قرار دادن)»
- ترجمه (معادل) انگلیسی «قبلاندن»: To persuade
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی انگیزی
- مصدر فارسی عملی سببی
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح انگیزی
- مصدر فارسی عملی ناصریح سببی
- مصدر فارسی عملی انگیزی سببی
- مصدر فارسی عملی ناصریح انگیزی سببی
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی انگیزی علنئا
- مصدر فارسی عملی سببی علنئا
- مصدر فارسی عملی انگیزی سببی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح انگیزی سببی علنئا